تولد بابایی
امشب تولد بابا فرزاد بود و ما تصمیم گرفتیم سورپرایزش کنیم.از دو روز قبل به مهمونها زنگ زدیم و دعوتشون کردیم ولی ازشون خواستیم چیزی به بابا نگن.کادوی تولد هم یه ساعت براش گرفتیم تا حسابی غافلگیر بشه.بابا که از همه جا بی خبر بود کلی دیر کرد و یه کم حالمونو گرفت ولی بالاخره اومد و جشن شروع شد.جشن خوبی بود و بابایی خیلی خوشحال شد مخصوصا" که امسال تو هم کنارمون هستی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی