دست جوجوم زخم شده...
امشب رفته بودیم خونه مامانی اینا و اونها هم انقدر دوستت دارن که هرچی که دارن میریزن جلوت تا بازی کنی و تو هم که کلی کیف میکنی و میخندی...خلاصه که ما سرگرم صحبت بودیم و تو هم داشتی واسه خودت بازی میکردی که یه لحظه دیدم روی در قوطی شکلات یه مایع قرمز رنگ ریخته .اولش فکر کردم رنگ شکلاتهاست واصلا" فکر نکردم که خون دست توست آخه اصلا" گریه نکردی ولی خوب که دقت کردم دیدم دستتو با گوشه ظرف بریدی........قلبم داشت از کار میافتاد ولی چون خونه مامانی اینا بود خودمو کنترل کردم و باباجون هم دستتو چسب زد و اومدیم خونه و من تا رسیدیم خونه زدم زیر گریه.......
الهی بمیرم واست مادر که حتی با چسب دستت هم بازی میکنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی