یک پست نسبتا" طولانی
این چند وقته که ویانا رو از شیر گرفتم غذا خوردنش خیلی بهتر شده...هرچند 4/5 روز اول واسه هردومون سخت گذشت ولی الان همه چی تقریبا" آرومه و خوشبختانه برعکس چیزی که دیگران گفته بودن و حسابی منو ترسونده بودن ویانا خیلی خوب و منطقی با این مسئله کنار اومدو بعد اینکه بهش گفتم م ی م ی مامان اوف شده و شما هم دیگه بزرگ شدی و باید بجای شیر غذا بخوری قبول کرد و فقط هر از چند گاهی می اومد و یه حالی ازش میپرسید و لباسم را میداد بالا و یه ناز و بوسش میکرد و میرفت.
دست بابا رضا هم درد نکنه که واسه ویانا دوتا جوجو خوشگل گرفته تا سرش با اونا گرم بشه و کمتر یاد شیر بیفته و اتفاقا" خیلی هم خوب جواب داده...در ضمن دخترم حسابی بلال خور شده و هرروز 2 تا بلال رو حتما" باید بخوره!!!!!!
دو عدد جوجوی ویانا خانوم:
یک عدد ویانای بلال خور:
بدون شرح:
یک عدد ویانا که داره میره بچه شو از مهد بیاره!!!!
یک عدد ویانای آتیش پاره:
یک عدد ویانای آروم و بی اذیت:(گوش شیطون کر)
یک عدد ویانا بعد از حمام ماست:
یک عدد ویانای خاله قزی:
یک عدد ویانای شکمو:
و این هم یک عدد ویانای خوردنی: