عروسی عمو مجید و خاله مهسا
چهارشنبه 6 شهریور عروسی عمو مجید و خاله مهسا بود و از اونجایی که عمو مجید یکی از کسانیه که ویانا عاشقشه و خاله مهسا هم خیلی واسمون عزیزه این عروسی یه کم با عروسی های دیگه فرق داشت و ما از یه ماه پیش در تکاپوی این شب بودیم که البته همه چیز هم به خوبی برگزار شد و خیلی بهمون خوش گذشت.من و فرزاد که از اول تا آخر وسط بودیم و ویانا هم که بغل همه بود و با همه رقصید.خاله مهسا هم خیلی خوشگل شده بود و با آرایش ملایمی که داشت مثل عروس های اروپایی شده بود.باغی هم که عروسی برگزار شد خیلی شیک بود و خلاصه یه عروسی خیلی متفاوت و به یاد موندنی بود...البته یه ایراد کوچولو هم داشت که لازمه بگم تا کاملا" صادقانه باشه.جای عروسی یه کم دور بود و منم با ویانا خیلی اذیت شدم تا برسیم.ویانا خسته شده بود ومنم که با لباس شب و آرایش و موهای شینیون شده خلیی سختم بود که توی بغلم نگهش دارم....ولی اشکال نداره نمیشه که همه چیز اونجور که آدم دلش میخواد باشه.در عوض بعدش اونقدر بهمون خوش گذشت که همه چی یادمون رفت.بعد عروسی هم ویانا با مامانی اینا رفت خونه و ما هم رفتیم عروس گردونی...الان هم عروس و داماد ماه عسل تشریف دارن.
مهسای نازنین و مجید عزیز ازدواجتون رو بهتون تبریک می گیم و امیدواریم همیشه و همیشه خوشبخت و شاد در کنار هم زندگی کنین.
مریم و فرزاد
اینا هم عکس های دخملی: